مفهوم بطلان و عدم حکم با توجه به رأی دادگاه تجدیدنظر صادره در تاریخ 1391/10/17 در تجدیدنظرخواهی شماره 545/1391 دادسرای مدنی – رویه دادگاه


19 مه 2023

سلطان عبدالله و شرکا

برای چاپ این مقاله کافی است در سایت Mondaq.com ثبت نام کنید یا وارد شوید.

نوشته شده توسط: اشرف الفیشاوی، شریک.

عماد یوسف، مشاور ارشد.

دادگاه تجدید نظر یک اصل مهم را در تمایز بین بطلان حکم قضایی و عدم وجود آن وضع کرد. مقصود از این اصل این است که فقدان حکم محقق نمی شود مگر اینکه از یکی از ارکان اساسی آن خلع شود، مثلاً از دادگاهی که به درستی تشکیل نشده باشد یا شخصی که قاضی محسوب نمی شود، صادر شود. و اگر عیب صادره دلیل بر عدم آن نباشد، جزای آن – در صورت صحت – بطلان است نه عدم و بحث در ا، عیب وارده ممنوع است مگر با اعتراض به او. روش های من، تجدید نظر

> از این تمایز برمی‌آید که اقامه دعوی بدوی با عدم حکم جایز است، اما در صورت بطلان، التزام به آن جز از طرق مقرر در اعتراض به آن نیست.

از مصادیق این تجدیدنظر نتیجه می گیرد که دو تجدیدنظرخواه در تاریخ 1397/09/07 به منظور اقامه دعوای بدوی اقامه دعوی نموده اند: «1- عدم رأی صادره در جلسه 21/6/1394 در تصفیه. دعوی اقامه شده در دادگاه مدنی بدوی مبنی بر عزل مدیر تصفیه و تعیین مدیر تصفیه دیگری به جای وی و عواقب آن که مهمترین آن ناپدید شدن رأی صادره از دادگاه تجدید نظر شماره 461 است. سال 2018 درخواست تجدیدنظر را نپذیرد.»

پس از رسیدگی به این پرونده در دادگاه بدوی، دادگاه تصمیم به رد پرونده گرفت. دو تجدیدنظرخواه تجدیدنظرنامه شماره 2501 سال 2019، یک تجدیدنظر مدنی را ارائه ،د که در تاریخ 20/4/2022 رای به رد درخواست تجدیدنظر و تایید حکم تجدیدنظر شده صادر کرد.

> دو تجدیدنظرخواه اصرار داشتند که دادگاه با صدور حکم به انحلال شرکت و در نتیجه پذیرش مداخله یکی از طرفین دعوی در جریان مراحل تصفیه، با درخواست عزل مدیر تصفیه و رای خود، وظایف خود را به اتمام رسانده است. بر این اساس، حکم خود را باطل می کند، زیرا از ارکان اصلی آن در صدور حکم در غیر دعوا، پس از آن که قبلاً حکم به انحلال شرکت و تعیین مدیر تصفیه برای آن داده بود.

در مواردی که حکم، متن ماده (78) را نقض کرده باشد. 1اقامه دعوا و بی توجهی به آنچه از نظر ا، و دفاع مستند به قانون و احکام صادره از محاکم عالی قطر و ، و آراء فقهی به طور صحیح به ایشان ارائه شده است به گونه ای که به ابطال آنها و پاسخگویی به آن توجهی نداشته است. به آنها پاسخ کافی و کافی داده شود و وقتی از حادثه ای که یکی از ارکان حکم را ، کرده است بحث نکرد و به صورت یکپارچه مبنای درخواست بطلان قرار گرفت، حکم اشتباه شد و در تناقض افتاد. قواعد حقوقی آن و آنچه در تطبیق قانون با واقعیت به نتیجه رسیده است، که باعث شد تا دو تجدیدنظرخواه به دلیل مفاسد بودن حکم مورد اعتراض و عدم استدلال آن که منجر به نقض قانون و اشتباه در دادگاه شده است، از قوه قضاییه درخواست تجدیدنظر کنند. کاربرد آن

دادگاه تجدیدنظر از این ایرادات ع، کرده و در فرجام خواهی موضوع تبصره رای صادره را اینگونه اعلام کرده است: «عدم حکم محقق نمی‌شود مگر اینکه از یکی از ارکان اساسی آن خلع شود. اگر از دادگاهی صادر شده باشد که به درستی تشکیل نشده است یا از طرف شخصی که قاضی محسوب نمی شود، اگر عیب مستوجب باشد، حکم دلیل بر عدم آن نیست. مجازات او – در صورت صحت – بطلان است، نه عدم، و بحث در مورد ،اب عیب و عیبی که بر او وارد می شود، حرام است، مگر با توسل به او از طرق من، توسل…». از آنجایی که چنین بوده است و رأی اولیه مورد تأیید رأی مورد اعتراض، دادگاه خود را با رد ادعای تجدیدنظر خواه مبنی بر عدم صدور رأی، به دلیل عدم وجود هر یک از دلایل عدم رأی، و اینکه دو تجدیدنظرخواه قادر به انجام آن نبوده اند، تأسیس کرده است. عدم توازن هر یک از ارکان آن را که صرفاً از طرق دیگر قابل بحث و بررسی است، اثبات کند. که باید با دستور عدم پذیرش آن باشد.

خلاصه اين حكم اين است كه عدم حكم با سلب اركان اصلي آن از جمله صدور آن بدون قاضي است و در اين صورت التزام به عدم حكم مبتني بر ادعاي بدوي است. ولى اگر حكم خلاف آن باشد، آغشته به بطلان است و جز در دادگاه صالح براى رسيدگى به اعتراض، راهى براى التزام به اين بطلان نيست.


پاورقی

1- دادخواست‌های ماده «78» مقرر می‌دارد: «هر ذینفع می‌تواند با پیوستن به یکی از اصحاب دعوا یا درخواست صدور حکم برای خود با درخواست مربوط به پرونده، در پرونده مداخله کند و مداخله به روال معمول تشکیل پرونده خواهد بود. دعوا قبل از روز جلسه یا با درخواست شفاهی در جلسه با حضور اصحاب دعوا در صورتجلسه قید می شود و پس از مختومه شدن دعوا دخالت پذیرفته نمی شود و دادگاه در هر مورد رای می دهد. دعوای مربوط به مداخله مداخله در صورتی که برای صدور حکم در آن معتبر باشد موجب به تعویق افتادن حکم در پرونده اصلی نمی شود.دادگاه در صورت امکان در مورد موضوع مداخله در پرونده اصلی تصمیم می گیرد در غیر این صورت از موضوع درخواست جلوگیری می کند. مداخله برای قضاوت در مورد آن پس از بررسی آن.

محتوای این مقاله به منظور ارائه راهنمای کلی در مورد موضوع است. در مورد شرایط خاص خود باید از یک متخصص مشاوره بگیرید.

مقالات پرطرفدار در مورد: دعاوی حقوقی، میانجیگری و داوری از قطر

افترا و قانون در نیجریه

اولیسا آگباکوبا قانونی (OAL)

افترا، در قانون، عبارت است از انتقال اظهارات نادرست در مورد یک شخص که منجر به آسیب به شهرت آن شخص می شود.


منبع: http://www.mondaq.com/Article/1317554