در طول سال گذشته، بسیاری از دانشگاههای ،تی (و خصوصی) بازنگری یا در واقع بازنگری در سیاستهای پردیس خود در مورد کاربری زمین، فعالیتهای بی، در محوطه دانشگاه، و تفویض اختیارات و رویههای مربوط به سخنرانان خارجی را در نظر گرفتهاند. بسیاری از اصلاحات اخیر در پردیسهای مختلف توسط دورههای پرهزینه عاطفی و مالی در همان دانشگاهها (و سایر دانشگاهها) انجام شده است، ،متهایی که در خاطرات مدیران، دانشجویان، اساتید، کارکنان و فارغالتحصیلان تازه است. در فضای زیر، یک سوال کلیدی در مورد قدرتی که دانشگاههای ،تی باید چنین تغییراتی ایجاد کنند و محدودیتهای بالقوه این قدرت ناشی از متمم اول را بررسی میکنم – این سوال که چه زم، اقدام ،ت (در این مورد، اقدام دانشگاههای ،تی) غیرمجاز است. از دیدگاه (مورد انتظار) سخنران، که تحت تأثیر قرار گرفته اند.
تردیدی جدی وجود ندارد که بسیاری از تغییرات اخیر که دانشگاه ها ایجاد کرده اند یا در حال انجام هستند، واکنش مستقیمی به اعتراضات و اعتراضات متقابل سال گذشته در مورد وضعیت غزه و اسرائیل است. به عبارت دیگر، فعالیتهای اعتراضی سال گذشته تقریباً به طور قطع دلیلی «اما برای» و علت نزدیک به زمانبندی و شکل بسیاری از طرحهای اصلاحی اخیر است. این امر باعث شده است که بسیاری از منتقدان این پیشنهادات، آنها را نمونه ای از “استثنای فلسطینی” مبتنی بر دیدگاه برای اصول آزادی بیان بدانند. آزادی بیان و اعتراض برخی از دانشجویان توسط سیاستگذاران دانشگاه مجاز است (و حتی در مورد برخی مسائل تشویق می شود)، اما زم، که معترضان جرأت می کنند آشکارا و با صدای بلند از ادعاهای فلسطینی ها مبنی بر رفتار غیر وجدان آمیز حمایت کنند و از سیاست های سرمایه گذاری دانشگاه در مورد اسرائیل انتقاد کنند، آنگاه و تنها در این صورت است که نیاز به تنظیم دقیق تر گفتار تشخیص داده می شود.
در این ستون من سعی نمیکنم محاسن چنین انتقاداتی را در دانشگاههای خاص بررسی کنم. هر گونه تحلیلی البته مست،م یک تحقیق کاملاً واقعی و تاریخی در هر موسسه است. من می گویم که برخی از تغییرات پیشنهادی در برخی از دانشگاه ها (مثلاً ممنوعیت “سخنان یهودی ستیزانه” که به نظر می رسد بیش از تهدیدها و آزار و اذیت های قابل توصیف را پوشش می دهد) به نظر می رسد سؤالات جدی در مورد تنظیم غیرمجاز ایده های ناپسند و برخی دیگر (محدود ، مدت زمان و محل فعالیت های اعتراضی) نمی خواهد. نکته بزرگتری که امروز میخواهم به آن اشاره کنم این است که بازنگریهای بیطرفانه در قو،ن مربوط به استفاده از زمین (یا حتی قو،نی که مستقیماً فعالیتهای بی، را تنظیم میکنند) که بهتدریج از دورههای خاص اعتراض دانشجویی پیروی میکنند، بههرحال، به،وان یک موضوع قانونی، به،وان یک موضوع قابل درک نیستند. محکومیت یا بیزاری از دیدگاه دانشجوی، که اعتراض آنها ،وم اصلاح سیاست ها را در رادار نهادهای نظارتی قرار داده است. هر مشکلی در قالب مجموعهای از اپیزودهای خاص مورد توجه سیاستگذاران قرار میگیرد که شامل افراد خاصی با ویژگیها، زمینهها و دیدگاههای خاص میشود. اما قانون حول آزادی بیان، مانند قانون حمایت از ی،ان، به شواهد بسیار بیشتری در مورد انگیزه شرورانه و مبتنی بر دیدگاه (فراتر از ترتیب و زمانبندی اقدامات نظارتی) نیاز دارد قبل از اینکه یک مقررات بیطرف چهره (یا اصلاح مقررات) در معرض حمله جدی قرار گیرد. .
مطمئناً، محدودیتهای مبتنی بر محتوا یا دیدگاه (و چنین محدودیتهایی تقریباً همیشه خلاف قانون اساسی تلقی میشوند)، همانطور که دیوان عالی اشاره کرده است، محدود به محدودیتهایی نیست که «در [their] ترسیم صورت[] تمایزات بر اساس پیامی که یک گوینده منتقل می کند. در عوض، آنها شامل تمام مقرراتی هستند که توسط ،ت تصویب می شود.به دلیل مخالفت با پیامی که [the s،ch] می رساند» (تاکید شده است). بنابراین، همانطور که در رویه حقوقی حمایت برابر، سیاستهایی که از نظر ظاهری بیطرف هستند و آشکارا متمایز نمیشوند، در متن یک آییننامه، هر دیدگاه خاصی ممکن است به دلیل نیت اهانت آمیز ،ت همچنان مغایر قانون اساسی باشد.
در حوزه حمایت برابر، گاهی اوقات میتوان گفت که یک قانون بر اساس تعدادی از عوامل، از جمله پسزمینه تاریخی که این قانون بر اساس آن تصویب شده، شدت اثر متفاوت قانون، به طور غیرقانونی علیه برخی از گروههای نژادی یا ،تی ایجاد شده است. از نظر نژادی یا ،تی، اینکه آیا رویهها یا عوامل ماهوی مورد استفاده برای تصویب قانون نامنظم بوده است، و اظهاراتی که در تاریخ قانونگذاری بیان شده حاکی از نیت نادرست قانونگذاران است.
برخی از همین عوامل ممکن است برای اثبات انگیزه نامن، در زمینه آزادی بیان نیز مورد استفاده قرار گیرند، اما به ،وان یک موضوع کلی اثبات انگیزه شرم آور برای تنظیم گفتاری که در ظاهر خنثی است، ممکن است حتی سخت تر از اثبات انگیزه نادرست در حفاظت برابر باشد. قلمرو، حداقل به چند دلیل.
اولاً، ممکن است پیشبینی تأثیر نامتجانس طول،مدت در برابر دیدگاههای خاص (در حوزه گفتار) سختتر از پیشبینی تأثیر نامتجانس علیه گروههای تعریفشده بر اساس نژاد یا ،ت (در حوزه حفاظت برابر) باشد. برای مثال، استفاده از آزمایشهای استاندارد شده احتمالاً تأثیرات نژادی متفاوتی را ایجاد میکنند که احتمالاً برای سالهای متمادی ادامه خواهند داشت. در مقابل، محدود ، محوطههای دانشگاهی که میتوان در آن تظاهرات برگزار کرد، یا ممنوعیت شدیدتر اردوگاهها، ممکن است در آینده نزدیک به طور نامتن،ی بر سخنر، طرفداران فلسطینی فشار بیاورد، تا جایی که انتظار میرود ناآرامیهای دانشگاه در کوتاهمدت منع، کننده همان نکات باشد. از دیدگاهی که سال گذشته با انرژی بیان شد. اما ماهها بعد (یا هنوز زودتر)، ،، که میخواهند اردوگاههایی برپا کنند یا تظاهرات گستردهای را در دانشگاهها برگزار کنند، ممکن است افرادی باشند که پیامهای کاملاً متفاوتی دارند – مثلاً این که کشور توسط مهاجرت غیرقانونی ویران شده است یا تغییرات آب و هوایی یا هوش مصنوعی. تهدیدهای بزرگی را ایجاد می کند که هیچ ، به آنها رسیدگی نمی کند. (البته، اگر دانشگاهی در بازنگریهای نظارتی خود در حالی که سخنرانان مختلف ادعاهای خود را مطرح میکنند، اشتباه کند، ممکن است یک الگوی مشکوک ظاهر شود.)
دوم، و همچنین پیچیدهکننده تحلیل انگیزه در محیط آزادی بیان، این واقعیت است که از نظر قانون اساسی کاملاً من، است که خود ،ت صحبت کند (و در مورد موضوعات بحثبرانگیز موضعگیری کند)، به طوری که ممکن است ،وماً احساسات ابراز شده قانونگذاران در مورد بسیاری از موضوعات مورد مناقشه نباشد. دلیل محکمی برای یک انگیزه سانسوری باشید، اما در عوض طبق معمول فقط تجارت ،تی است. تنظیم حمایت برابر متفاوت است زیرا اظهارات قانونگذاران که منع، کننده سوگیری نژادی یا ،تی است، در حالی که شاید همیشه در غیاب اقدامات بیشتر ،ت به نقض حمایت برابر نمی رسد، ارزش قانون اساسی تلقی نمی شود، و بنابراین احتمال استفاده از آنها بیشتر است. به ،وان شاهدی بر نیت نادرست برای مثال، وقتی قانونگذار، که احساسات نژادپرستانه را ابراز میکنند، قو،نی را نیز تصویب میکنند که تأثیرات نژادی متفاوتی دارند، دادگاهها تمایل دارند که قو،نی را که وضع شده منع،کننده همان طرز فکر نژادپرستانه باشند. اما اظهارات قانونگذاران در محکومیت برخی دیدگاهها، مثلاً برتری سفیدپوستان، حتی در زم، نزدیک به اعمال تجدیدنظرهای بیطرفانه در سیاستهای گفتاری پس از برخی رویدادهای برتری سفید، نباید به ،وان مدرکی دال بر تلاش برای خفه ، سخنان نژادپرستانه درک شود. به اندازه بیان موضع مشروع ،ت در برابر نژادپرستی.
بنابراین اثبات انگیزه نامن، در حوزه گفتار ممکن است اغلب کار دشواری باشد. اما حتی از دیدگاه طرفداران آزادی بیان، ممکن است آنقدرها هم که به نظر می رسد ناامیدکننده نباشد. یکی از دلایل این امر این است که حتی مقررات بی طرف از محتوای فعالیت های بی، نیز مشمول استانداردهای م،اداری برای بررسی توسط دادگاه ها هستند. چنین مقرراتی ممکن است به طور طبیعی باطل نشوند (همانطور که مقررات مبتنی بر دیدگاه هستند)، اما حتی مقررات زمان، مکان و روش خنثی نیز معمولاً باید به طور محدود تنظیم شوند تا منافع مهم ،تی را تامین کنند، و همچنین باید به اندازه کافی باز گذاشته شود. کانال های جایگزین ارتباط بنابراین اصلاحیه اول به ،وان یک محدودیت م،ادار عمل می کند، حتی زم، که ،ت بر اساس بیزاری از سخنرانان خاص عمل نمی کند.
دلیل دیگر برای کمتر محتاط بودن در مورد چارچوب اعتقادی متمم اول که اثبات انگیزه نادرست را دشوار می کند این است که این مانع همیشه یا حتی به طور کلی به ضرر افراد یا علل مترقی نیست. اجازه دهید چند مثال کوتاه برای نشان دادن آن ارائه کنم.
اول، در مک کالن علیه کوکلی، دادگاه عالی با یک قانون ماساچوست مواجه شد که ایستادن آگاهانه در یک “راه یا پیاده رو عمومی” در فاصله 35 فوتی ورودی یا ورودی کلینیک های سقط جنین را جرم می دانست. مخالفان سقط جنین استدلال می،د که قانون محتوای بیطرفانه ندارد و در واقع دیدگاههای طرفدار زندگی را هدف قرار داده است، هم به این دلیل که قانون مناطق حائل را فقط در کلینیکهای سقط جنین (و نه سایر مکانها) ایجاد میکند، و هم به این دلیل که کارمند، که در چنین کلینیکهایی کار میکنند (و بنابراین احتمالاً از سقط جنین حمایت میکنند). دسترسی) از قانون مستثنی شدند. اما دادگاه این ادعاهای مطرح شده توسط سخنرانان سمت راست طیف سیاسی را رد کرد. همانطور که دادگاه توضیح داد، در حالی که «البته درست است که با محدود ، مناطق حائل به کلینیکهای سقط جنین، این قانون «اثر اجتنابناپذیر» محدود ، سخنر،های مرتبط با سقط جنین را بیشتر از سخنر، در مورد موضوعات دیگر دارد. . . یک قانون خنثی چهره [and the law here was neutral on its face since it did not overtly target individuals based on their messages] صرفاً به این دلیل که ممکن است به طور نامتن،ی بر گفتار در مورد موضوعات خاص تأثیر بگذارد، مبتنی بر محتوا نیست. برع،، «مقرراتی که در خدمت اه، غیر مرتبط با محتوای بیان است [such as patient convenience and safety] خنثی تلقی میشود، حتی اگر تأثیر اتفاقی بر برخی از سخنرانان یا پیامها داشته باشد، اما برخی دیگر نه.»
در همین راستا، دادگاه در Madsen v. Women’s Health Center, Inc.، این تصور را رد کرد که دستور قضایی علیه معترضان سقط جنین ،وماً مبتنی بر محتوا یا دیدگاه است زیرا فقط گفتار سخنرانان خاص با دیدگاه های خاص را محدود می کند: “پذیرش [that argument] این است که تقریباً هر دستوری را به ،وان محتوا یا دیدگاه طبقه بندی کنیم. یک دستور، بنا به ماهیت خود، فقط برای یک گروه (یا افراد) خاص اعمال می شود و فعالیت ها و شاید گفتار آن گروه را تنظیم می کند. با این حال، این کار را به دلیل اقدامات گذشته گروه انجام می دهد [and not because of a judicial antipathy towards the group’s message.]”
به همان اثر است فریزبی علیه شولتز، جایی که دادگاه ممنوعیت یک شهر در مورد اعتصاب های مس، را به ،وان بی طرفی از نظر محتوا تایید کرد، حتی با وجود اینکه بدون شک این ممنوعیت در مدت کوتاهی پس از آن به وجود آمد، و به دلیل مستقیم اعتصاب، “که جنجال های اساسی و شکایات متعدد ایجاد کرد.” بیرون از خانه یک پزشک سقط جنین توسط فعالان طرفدار انتخاب.
یک مثال دیگر ممکن است کمک کند. در اسنایدر علیه فلپس، دادگاه از حقوق آزادی بیان اعضای کلیسای باپتیست وستبورو برای برگزاری تظاهرات در ارتباط با تشییع جنازه نظامی حمایت کرد تا بر این باور آنها تأکید کند که خداوند ایالات متحده را به دلیل سیاست هایش که اجازه همجنس گرایی را با کشتن سربازان ما مجازات می کند، مجازات می کند. با این حال، دادگاه تمام تلاش خود را انجام داد تا قو،ن بسیاری از حوزه های قضایی را که رویدادهای اعتراضی را به طور فیزیکی در نزدیکی مکان های تشییع جنازه تنظیم یا ممنوع می کنند، به این دلیل که این قو،ن از نظر محتوا و دیدگاه خنثی هستند، زیر سوال نبرد، حتی اگر بسیاری از آنها در سال جاری تصویب شده بودند. پاسخ مستقیم به فعالیت های اعضای کلیسای Westboro. فرض آشکار (و معقول) دادگاه این است که هویت و پیام گروههای معترض خاص که فعالیتهایشان ضرورت حفاظت از حریم خصوصی مراسم تشییع جنازه را برجسته کرده است، هیچ ربطی به تشخیص ،ت مبنی بر وجود یک مشکل کلی ندارد که باید به آن رسیدگی شود. .
همانطور که قبلا ذکر شد، هیچ یک از اینها به این م،ی نیست که هر تغییری در هر دانشگاه در ماه های اخیر از چالش مصون است. با این حال، پیشنهاد میشود که منتقدان پیشنهادهای اخیر، حداقل اگر استدلالهای حقوقی دارند، باید بیشتر بر اقدامات خاص و سوابق موسسات و افراد خاص تمرکز کنند، نه اینکه سعی کنند تمام اصلاحات را با هم جمع کنند. به ،وان هدفمند ضد فلسطینی.
منبع: https://verdict.justia.com/2024/11/07/why-most-public-university-policy-revisions-prompted-by-pro-palestinian-protests-will-be-considered-to-be-content-and-viewpoint-neutral